عاشقان شهدا پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 21:59 :: نويسنده : علیرضا
به یاد دارم در مقطعی، در کنار سلول انفرادی من جوانی محبوس بود که وقتی پیشنهاد روزنامهای را به او دادم تا مطالعه کند، گفت: قرآن دارم ونمیخواهم خود را با مجموعهای دیگر مشغول کنم. آن جوانان به تدریج ازمسیر درستی که میپیمودند، منحرف شدند و علناً خود را التقاطی، یعنی ترکیبی از اسلام و مارکسیسم معرفی کردند. انحرافات فکری، افکار التقاطی و زیاده خواهی سیاسی رهبران این گروه در نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب، آنان را در مقابل مردم قرار داد و برای انتقام، تمام تلاشهای خویش را معطوف به حذف شخصیتی و فیزیکی بسیج کنندگان مردم کردند و کارشان به آنجا رسید که میهن پهناوری به نام ایران را برای اقدامات تروریستی خویش محدود دیدند و سر از عراقی درآوردند که آن روزها در حال تجاوز به جمهوری اسلامی ایران و کشتار مردم بی گناه در شهرها و روستاها بود. منافقین که در زمان مبارزه با عنوان مجاهدین، مشغول مقابله با رژیم پهلوی بودند، ابتد وجدان نیمه بیدار آنان کم کم در بستر القائات بعثیها به خواب رفت وچنان از عواطف و احساسات ملی و دینی تهی شدند که کشتن هموطنان و جاسوسی برای دشمنان در طول دفاع مقدس را افتخار خویش میدانستند. دین خویش را به کمونیست و سپس میهن خویش را نیز به حزب بعث فروختند و هر بار که عملیاتی در جبههها از سوی رزمندگان صورت میگرفت، اینان با اقدامات تروریستی، شیرینی پیروزی را در کام مردم تلخ میکردند. پس از قبول آتش بس توسط ایران، ارتش عراق با برداشت نادرست سردمداران خویش، پذیرش قطعنامه را حاکی از ضعف ایران دانست و دوباره از همان قسمتهایی که در آغاز جنگ وارد شده بود، شروع به پیشروی و اشغال سرزمینهای ایران کرد، با این تفاوت که این بار جلودار این تجاوز، وطنفروشان منافقی بودند که جبهه میانی را برای اشغال میهن خویش و تقدیم آن به دشمن برعهده گرفتند. در آن شرایط حساس به همراه حضرت آیتالله خامنهای در یکی از قرارگاههای جنوب بودیم و قرار بر این شد که ایشان برای تمشیت امور در خوزستان بمانند و من برای سرکشی از وضعیت نیروها به جبهه غرب بروم. در مسیر خبر هجوم منافقین را در عملیاتی به نام فروغ جاویدان که عملاً ظلمت جاویدان شد، دریافت کردم. از سفر به قلاّجه منصرف شدم و به کرمانشاه رفتم. در گوشهای از شهر مستقر شدم و در این استقرار، صحنههایی دیدم که از یک سوی نشان از عشق مردم به دفاع از وطن و از سوی دیگر نشان از خیانت گروهی خودفروخته به میهن خویش داشت که از سر پل ذهاب، کرند و اسلامآباد با پشتیبانی ارتش عراق گذشته و در مسیر اسلامآباد به کرمانشاه با نیروهای ما درگیر شدند. به قول جهانگشای جوینی که حمله مغولان را توصیف میکرد، «آمدند، سوختند و کشتند»، اما حضور برقآسای مردم رزمنده و نیروهای نظامی، به خصوص قبایل ساکن و نظامیان مستقر در منطقه نگذاشتند دو فعل آخر تاریخ جهانگشا، یعنی «بردند و رفتند » به فعلیت برسد و اینجانب به خاطر مسئولیت فرماندهی جنگ تا پایان رفع آن فتنه در کرمانشاه ماندم تا شاهد آخرین برخورد زمینی جنگهای هشت سال دفاع مقدس به اسم «مرصاد» باشم که مصداقی از «ختامه المسک» است. به جوانان عزیزهم توصیه میکنم در بازار پر رنگ و لعاب سیاست که این روزها با ورود و خروجهای مشکوک عده ای آلوده شده است، مواظب باشند که مبادا بازیچه نیات پلیدی شوند که پشت سخنان گمراه کننده پنهان شدهاند
مسیر بین تنگه چهار زبر و گردنه حسنآباد، به همت و دلاوریهای مردم منطقه، سیل عظیم و خروشان نیروهای مردمی و به ویژه سلحشورهای مثال زدنی هوانیروز گورستانشان شد و آرزوی حاکمیت بر مردم را با خویش به گور بردند و بقایای آنان که روی برگشت به دامان وطن و خانوادههای خویش را نداشتند، آرزوهای بر باد رفته خویش را در قتل و غارت مردم عراق دیدند تا خوش خدمتی خویش به یک دیکتاتور سفاک را به کمال برسانند. جنایاتی که پس از سقوط صدام، پروندههای هولناک آن افشا شد و مردم عراق با دلایل منطقی خواستار محاکمه آنان و اخراج از سرزمین خویش میباشند. جنایات ضدبشری منافقین در 30 سال مقابله با مردم و جمهوری اسلامی آن قدر مشهود بود که غرب با همه ملاحظات سیاسی خویش، آنان را جزو گروههای تروریستی قرار داد وعجب این است که اتحادیه اروپا درزمانی که شعار حقوق بشری آنان گوش فلک را کر کرده است، برای انتقام از مردم ایران که قلههای توسعه وپیشرفت را در افق چشمانداز 20 ساله خویش ترسیم و بدان سوی حرکت کردهاند، منافقین را که دستشان به خون زن و مرد و پیر و جوان ایرانی آلوده است، از لیست گروههای تروریستی حذف کردهاند. اما نمیدانند در هر شرایط سیاسی، این گروه کمترین جایگاهی نزد ایرانیان ندارد. پرونده آنان نزد مردم ایران سرشار ازخیانتهای پیدا وپنهان است و گروهها وجناحهای سیاسی موجود درکشور با همه اختلاف سلیقههایی که با هم دارند، مبارزه با این خودفروشان و طرد آنان، یکی از وجوه مشترک آنان برای حاکمیت است. هم آنان وهم اربابانشان مطمئن باشند که نتیجه فشارهای سیاسی آمریکا بر مسئولان عراق برای تداوم حضورشان در آن کشور، استمرار همین حیات دریوزگی در جاهایی چون پادگان اشرف است و حتی اگر رأفت اسلامی، مردم ایران را به پذیرش آنان وا دارد، خودشان به واسطه خیانات و جنایاتی که در طول این30 سال علیه ایران و ایرانی روا داشتهاند، روی برگشت به میهن را نخواهند داشت. چگونه ممکن است به ایرانی برگردند که فقط به خاطر همت ایرانیان در قطع وابستگیها و رهایی کشور از اختاپوس رژیم ظالم پهلوی و هزار فامیل، بزرگ مردانش را مظلومانه در محرابهای نماز جمعه به شهادت رساندند، مسئولانش را در 7 تیر و 8 شهریور و دیگر برنامههای تروریستی به جرم خدمات صادقانه به خاک و خون کشیدند و عده ای از فرزندان و دانشجویان این مرز و بوم را با تبلیغات مسموم خویش گمراه کردهاند. اگرچه در همان سالها دریک سفر تاریخی به نجف اشرف و دیداربا امام(ره) انحراف آنان را به استحضار رساندم،اما بر درایت و دوراندیشی آن پیر فرزانه درود میفرستم که چگونه ذات آنان را از پس پردههای گمراهکننده چهرههای ظاهرالصلاح شناختند. به هرحال سالگرد عملیات پیروزمندانه مرصاد درسال1367 فرصت مناسبی است تا به واکاوی تاریخ تأسیس، مبارزه، انحراف و مقابله آنان با مردم ایران بپردازیم و بر مدافعان جان بر کف آن عملیات سلام و درود بفرستم که با اهدای خون خویش نگذاشتند لکه ننگ اشغال خاک وطن توسط وطنفروشان در تاریخ این میهن ثبت و ضبط شود. به جوانان عزیزهم توصیه میکنم در بازار پر رنگ و لعاب سیاست که این روزها با ورود و خروجهای مشکوک عده ای آلوده شده است، مواظب باشند که مبادا بازیچه نیات پلیدی شوند که پشت سخنان گمراه کننده پنهان شدهاند. گروهی روحانیت اصیل، مبارزین استخوان خرد کرده، یادگاران جبهه و جنگ، مدیران ارزشمند سابق، مردم هوشمند و مهمتر از همه اندیشههای تابناک و یادگاران امام را مانع زیادهخواهی سیاسی خویش میدانند و برای انزوا و طرد آنان از هیچ کوششی دریغ نمیکنند. البته مردم ایران در طول تاریخ ثابت کردهاند که نمیگذارند گروهی با ایجاد جزر و مدهای سیاسی در اقیانوس اندیشههای آنان موجسواری کنند و انقلاب اسلامی را که حاصل خون صدها هزار شهید در سالهای مبارزه و دفاع مقدس است، از مسیر درست خویش منحرف نمایند. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |